۱۳۸۹ مهر ۱۳, سه‌شنبه

امثال و حکم

"آخرالدواءالکی"خطبه 168 نهج البلاغه(شهیدی)
ترجمه:سرانجام درمان داغ کردن است.
هرکجا داغ بایدت فرمود چو مرحم نهی ندارد سود (سنایی)
تیغ سزد هر که را درک سخن نمی کند.(حافظ)
آهن را آهن می شکند.
Catch the the thief.
The ultimate remedy is a cautevy.
Desperate cuts (diseases) must sperate cures
remedies
Diamond cut diamond.


2- القرابة الی المودة الی القرابة."نامه کلمات قصار 308.ص 417
ترجه:خویشاوندی را به مودت بیشتر نیاز است تا مدت را به خویشاوندی.
بیگانه اگر وفا کند خویش من است           ورخویش جفا کند بد اندیش من است
مرا بعلت بیگانگی ز  خویش مران که         دوستان وفا دار بهتر از خو یشند
برادرم که در بند خویش است                  نه برادر و نه خویش است.     
"سعدی"
دوست برادر به از برادر دوست.
Agood  friend  is  wore     than  a never  kinsman. 

  1. اتباع الکلب للضر غام یلوذ الی مخالبه"نامه 39، صفحه 312.نهج البلاغه
ترجمه: چونان سگی کرسنه به دنبال پس مانده شکار شیر هستی و به بخشش او نظر دوختی که قسمتهای شکارش را به سوی تو افکند.
شیر را سلسله در گردن و روبه همه     
شی فارغ البال به اطراف دمن می گردد.
مثل سگ موس موس کردن.
چاپلوسی کردن.
بادمجان دور قاب چین.
As you Plant، today، Flotter
To make up to  
رب مفتون بحسن القول فیه
ترجمه:بسا شیفته دلداده بدان که نام نیکش بر زبانها افتاده.
تعریف زیاد از دشمنام بدتر است.
نظیره:
المدح فی الوجه ذم ظاهر.
Praise to the face is open disgrace.  

لاتاتيكم الا بغتة.(اعراف/187)
ترجمه به نثر:جز ناگهان به شما نمي رسد .
ترجمه به نظم:-كه ناگهان آيد شما را فرود
به يك لحظه رخساره خواهد نمود.
-مثل اجل معلق. 
Like a bolt  from the blue. 



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر