پست های پرطرفدار

۱۳۹۰ تیر ۶, دوشنبه

در محضر علما- آیت الله صافی

بسم الله الرحمن الرحيم


محضر حضرت آيت الله العظمى صافى گلپايگانى (دامت بركاته)


سلامٌ عليكمتقاضا دارم به سؤالات زير پاسخ بفرماييد:با توجه به اينكه خداوند در سوره شمس، يازده قسم براى تزكيه نفس ياد كرده است، عدّه اى تزكيه و تهذيب نفس را واجب مى دانند، آيا صحيح است؟


بسم الله الرحمن الرحيم


تزكيه و تصفيه نفس، واجب است و بر حسب آيه كريمه «قَدْ اَفْلَحَ مَنْ زَكيّها»;1 هر كس تزكيه نفس كند، رستگار مى باشد.


مسأله پاكسازى، تهذيب اخلاق، تصفيه، تحليه، صفاى روح و جلاى قلب در برنامه هاى عبادى و اخلاقى و اعتقادى اسلام منظور شده است، و همه در صفاى باطن و بُردن زنگار از قلب و تهذيب نفس و تنوير ضمير مؤثرند.


بخشى از تعاليم عاليه اسلام، تزكيه و تصفيه و بخشى هم تكميل و تحليه و بلكه بيشتر يا همه تعاليم دين مبين، متضمن هر دو فايده تزكيه و تحليه است.

 با جوانــان


نصــايح


توبه، استغفار، تقوا، اجتناب از محرّمات، اهتمام در حلّيت غذا، پوشاك، مسكن، كسب، شغل و انجام عبادات و رياضات شرعيه از نماز، دعا، ذكر خدا، روزه، حج، اداى زكات و ساير حقوق شرعيه و احسان به والدين، احترام معلم، صله رحم، كظم غيظ، ياد موت، زيارت مشاهد و قبور، اعتبار از حوادث روزگار، مجالست با نيكان و علما و بيشتر هدايتها و ارشادات دينى كه يا به عنوان واجب يا مستحب يا حرام يا مكروه عنوان شده است، همه اسباب صفاى باطن، كمال نفس، تزكيه و تحليه است، همه سير و سلوك است و مخصوصاً اعتقادات صحيح معرفة الله، معرفت انبياء، معرفت ائمه و ساير معارف كه بر اساس توحيد و ايمان به عالم غيب و جزا و پاداش و معاد، استوار است.


در اين خودسازى، انسان نقش اساسى و بنيادى دارد; انجام وظايف و تكاليف و عبادات و ترك گناه كه ادامه يافت، روشنى باطن بيشتر و بيشتر مى شود، و سفر آنان الى الله و به سوى خدا شتاب مى گيرد تا تمام قلب، روشن و منوّر گردد; و به عكس ارتكاب محرّمات، گناهان و ترك عمل به هدايتهاى دينى قلب را تاريك و سياه و روح را آلوده و تباه مى سازد.


بنابراين، دين، همه اش سلوك و سير الى الله و تهذيب و تصفيه و تحليه و تكميل است. اين سير و سلوك، عمل است كه «مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَر اَو اُنْثى و هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حياةً طَيِّبَةً وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ اَجْرَهُمْ بِاَحْسَنِ ما كانُوا يَعْمَلُونَ»2 موجب حيات طيّبه مى گردد و با عمل، التزام، ايمان، تعهد، خلوص نيت و خلاصه، دو بال علم و عمل، انسان به اين مقامات نايل مى شود و در مشاهد عاليه، حضور مى يابد.


پير، مرشد، قطب و تلقينِ ذكر از اين و آن غير از قرآن و احاديث اهل بيت عصمت و طهارت، عليهم السلام، نمى خواهد و نبايد به اسم سير و سلوك، افرادى دين را به شريعت و طريقت تجزيه نمايند و گروه بندى كنند و حتى علما را به اين عناوين تقسيم بندى كرد و برنامه هايى را كه اصالت اسلامى ندارند، عنوان نمايند.


سير و سلوك همه كتابهايى مثل مصباح المتهجّد شيخ توسى، انجام فرايض، نوافل، امر به معروف و نهى از منكر و سعى در اعلاى كلمه اسلام و عزّت مسلمين و قضاى حوايج مؤمنين و انتظار واقعى فرج، به ظهور حضرت مهدى، ارواح العالمين له الفداء، است.


خداوند متعال همگان را به دين خود، در راه راست ـ كه اسلام است ـ هدايت فرمايد.






گاهى گفته مى شود اگر كسى مى خواهد به كمالات معنوى برسد بايد ادعيه و اذكار را مانند دارو بداند و آن را زير نظر طبيب روحانى و مجتهد مصرف كند; زيرا ادعيه ما داراى مراتب روحى است، آيا صحيح است؟






در اين جهت، همين مقدار كه ادعيه و اذكار را از كتابهاى معتبر مثل كتابهاى علاّمه مجلسى و كتاب مصباح شيخ توسى و مفاتيح الجنان بخواند كافى است و نيز نظر شخص خاص و اجازه، لازم نيست; بلكه بعضى برنامه هايى به اين عناوين ـ كه بايد با اجازه باشد و صوفيه و بعض ديگر عنوان كرده و مى كنند ـ بى اصل و بعضى صورتهاى آن بدعت و حرام است; غرض اينست كه برنامه هاى دعا و عبادت و همه وظايف از شرع و از حضرات معصومين، عليهم السلام، رسيده باشد و شخص از اختراعات اشخاص تقليد ننمايد.


قم / لطف الله صافى






1 . شمس ، آيه 9 ; به راستى هر كس آن ]نفس[ را پاكيزه داشت ، رستگار شد .


2 . نحل ، آيه 97 ; هر كس از مرد يا زن ، كه كار نيك كند و مؤمن باشد ، به زندگانى پاك و پسنديده اى زنده اش مى داريم و به بهتر از آنچه كرده اند پاداششان را مى پردازيم


نامه 18


بسم الله الرحمن الرحيم


محضر مبارك مرجع عاليقدر شيعه،


حضرت آيت الله العظمى صافى گلپايگانى (دام ظله)


با عرض سلام و ادب به حضور آن عزيز فرزانه!


خواهشمند است در اوّلين سال تدريس اين جانب و اشتغال به شغل معلّمى، كه شغل انبياى الهى است، با رهنمودهاى ارزنده خود، اين جانب را دلگرم سازيد.


ايام عزّت مستدام






بسم الله الرحمن الرحيم


با سلام و تقدير از حسن نيّت و توجّهى كه به قداست شغل خود، در آغاز شروع به آن داريد، از خداوند متعال مسألت مى نمايم كه ابواب توفيق را بر روى شما مفتوح و در زير سايه حضرت بقية الله، ارواحنا فداه، موفّق و از ياران و خدمتگزاران حضرتش باشيد.


شغل شريف معلّمى از مشاغلى است كه عقل و شرع بر احترام آن اتفاق دارند و علّو منزلت و رتبه معلّم در بين تمام ملل و امم همواره مورد تصديق و تأييد بوده و هست.


خداوند متعال طبق فرموده خود، در قرآن مجيد، معلم كلّ انسانها و معلم آدم ابوالبشر و معلم حضرت رسول خاتم، صلى الله عليه و آله و سلّم، است و تمام ممكنات، زير پوشش تعليم و تربيت تكوينى، تشريعى و فطرى او قرار دارند.


انبياى عظام يكى از بزرگترين وظايفشان، تعليم و تربيت است و حضرت رسول اكرم، صلى الله عليه و آله و سلّم، طبق فرموده خودشان، «اِنَّما بُعِثْتُ مُعَلِّماً»1، معلم كتاب و حكمت بود.


اميرالمؤمنين و ساير ائمه اطهار، سلام الله عليهم، مظاهر صفت تعليم و تربيت جامعه الهيّه هستند. مدرسه تعليم و بيان علوم و معارف و احكام آن بزرگواران، از همان صدر اسلام گشايش يافت و تا به امروز، يگانه مدرسه جهانى است كه هزاران معلم در آن پرورش يافته و در اطراف و اكناف جهان، شهر و روستا، مساجد و حسينيه ها، منازل و مدارس، شغل مقدّس آموزگارى دارند.


حضرت سيدالشهدا، عليه و على اولاده و على اصحابه الكرام افضل التحية و السلام، كه در ايّام دو ماه محرّم و صفر، در سراسر عالم اسلامى، بخصوص كشور عزيزمان، مجالس سوگوارى و عزادارى آن حضرت منعقد است و همه مدارس تعليم و تربيت از بركت وجود ذى جودش مى باشد، در مسجد مدينه، عاليترين حلقه درس را داشت كه خود آن بزرگوار، مدرّس و معلّم آن بود و صحابه و تابعين در آن افتخار شاگردى و كسب علم را داشتند.


بديهى است در اينجا احتياج به تذكر نيست كه مقصود از تعليم و معلّم، تعليم علوم مشروعه و معلّم كمالات مفيده است.


معلّم قرآن، معلّم احكام، معلّم اخلاق، معلّم اعتقادات و اصول دين، معلّم خطّ و نگارش، معلّم تاريخ و سرگذشت عبرت انگيز گذشتگان، معلّم علوم ادب، معلّم علوم پزشكى، معلّم فيزيك، شيمى، رياضيات، هيأت و نجوم، معلّم انواع صنايع، معدن شناسى، زمين شناسى، گياه شناسى و ... همه فضيلت دارند، و تعليم همه را مى توان به عنوان خدمت به جامعه و عزت و شوكت اسلام و مسلمين و رفع نياز از بيگانگان، براى كسب ثواب و رضاى خداوند متعال انجام داد.


در صورتى كه معلّم با اين شعور و ادراك عالى و هدف مقدس، علومِ مذكوره را تعليم دهد، هيچ يك از متاعهاى دنيوى را نمى توان باارزش كار او برابر شمرد.


هر چه خلوص نيّت معلّم، در اين راه بيشتر و اهتمام او در تربيت افراد مفيدتر و كاملتر باشد، ارزش معنوى كار او بيشتر مى شود.


در مدرسه تعليم حضرت امام جعفر صادق، سلام الله عليه، كه هزاران شاگرد، از علما، محدّثان، مفسّران و متخصّصان در علوم متنوع تربيت شده اند، فردى مانند جابربن حيان بوده است كه او را پدر علم شيمى لقب داده اند و صدها كتاب در رشته هاى مختلف تأليف كرده است.


در جامعه اسلامى، وقتى سخن از تعليم و معلّم و شأن و مقام معلّم به ميان مى آيد، تعليم و تعلّم در رشته هاى مذكور است، هر چند تعليم علوم اسلامى و علوم قرآن و شرعيّات را موقعيّتى خاص است، امّا چون همه اين علوم براى كمال دين و آخرت و نظام معاش و معاد و نفى فقر و جهل لازم است، و از طرفى معلّم در همه اين رشته ها مى تواند در ضمن تدريس، هر چند با طرح مثالهاى مناسب، دانش آموزان را با اسلام و معارف و مكتب حق اهل بيت، عليهم السلام، آشنا سازد. شغل معلم فرصت بسيار خوبى براى او است كه دانش آموزان را به راه راست اسلام هدايت نمايد، و بالعكس، چنانچه خداى ناكرده، معلّم، متعهّد نباشد و سلامتى اخلاقى و عقيدتى نداشته باشد، در هر رشته اى كه تدريس كند، ممكن است بر افكار و عقايد و اخلاق دانش آموز، اثر سوء بگذارد.


در اين ميان هم، رشته هايى از آداب و فنون فساد انگيز مى باشد كه آموزش و تعليم آنها جايز نيست و حساب معلمان حقيقى، كه با انبيا و ائمه، عليهم السلام، همكارى دارند و از مكتب آنها الهام مى گيرند، از كسانى كه به آموزش اين فنون مبتذل و حرام عمر خود و ديگران را ضايع مى نمايند، جداست.


اميد آن كه مؤسسات تعليم و تربيت ما، در مسير احكام نورانى و هدايت تعاليم قرآنى، جامعه را به رشد و ترقى برسانند و معلّمان عزيز، وظيفه بزرگى را كه به عهده گرفته اند، به خوبى ايفا نموده، سرافراز و سربلند، در زمره پاسداران ارزشهاى اسلامى و منتقل كنندگان معارف دين و حقايق، به نسلهاى بعد، محسوب گردند.


عرض نصيحت من، به معلّمين بزرگوار و محترم، بخصوص عزيزانى كه آغاز افتخار آنها، به كسب عنوان معلّمى است، اينست كه اهتمام داشته باشند تا كار خود را براى خدا و در راه خدا قرار دهند و با دانش آموزانى كه در كلاس آنها هستند، با كمال مهر و محبت و فروتنى رفتار كنند; مسؤولانه در كلاس حاضر شده و از امانتهايى كه به آنها سپرده شده و مى شود، خوب نگهدارى كنند كه عمر و وقت آنها، كه نه فقط به خودشان، بلكه به كلّ جامعه مربوط است، تلف نشود.


بدانند كه اخلاق، آداب، روش و گفتار و كردار معلّم، حتى ظاهر لباس و سر و صورت او، بر دانش آموز تأثير مى گذارد و بعد از خانه و محيط منزل، يا مهمتر از خانه، محيط انسان ساز، محيط مدرسه و كلاس درس و اخلاق معلّم است.


«وَالْبَلَدُ الطَّيِبُ يَخْرُجُ نَباتُهُ بِاِذْنِ رَبِّهِ وَالَّذى خَبُثَ لايَخْرُجُاِلاّ نَكِدا».2


با توجه به اين مسؤوليّتها، كلاس درس، كلاس عبادت خدا و درسِ معلّم، عبادت و سرتاسرِ شغل او، عبادت است.


گوارا باد بر شما و بر افرادى كه چنين افتخارى را كسب كرده اند!


«يا لَيْتَنا كُنّا مَعَكُمْ فَنَفُوزَ فَوْزاً عَظيماً».


والسلام عليك و رحمة الله و بركاته


لطف الله صافى


1 . سنن دارمى ، ج 1 ، ص 100 ; تنها براى تعليم ، برانگيخته شدم .


2 . اعراف ، آيه 58 ; و زمين پاك گياهش به اذن پروردگارش مى رويد و آنچه پليد است جز ]حاصلى [ناچيز برنياورد ><





هیچ نظری موجود نیست: