پست های پرطرفدار

۱۳۹۷ دی ۱۷, دوشنبه



آیات مربوط به موضوع حجاب در دو سوره‏ از قرآن آمده است: یکی سوره " نور " و دیگر سوره " احزاب ". در سوره نور آیه‏ای که مربوط به مطلب است آیه‏ 31 می‏باشد. چند آیه قبل از آن آیه متعرض وظیفه اذن گرفتن برای ورود در منازل است و در حکم مقدمه این آیه می‏باشد. تفسیر آیات را از آنجا شروع‏ می‏کنیم:
«یا ایها الذین آمنوا لا تدخلوا بیوتا غیر بیوتکم حتی تستانسوا و تسلموا علی اهلها ذلکم خیر لکم لعلکم تذکرون (27) فان لم تجدوا فیها احدا فلا تدخلوها حتی یؤذن لکم و ان قیل لکم ارجعوا فارجعوا هو ازکی لکم و الله بما تعملون علیم (28) لیس علیکم جناح ان تدخلوا بیوتا غیر مسکونة فیها متاع لکم و الله یعلم ما تبدون و ما تکتمون (29) قل للمؤمنین‏ یغضوا من ابصارهم و یحفظوا فروجهم ذلک ازکی لهم ان الله خبیر بما یصنعون‏ (30) و قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهن و یحفظن فروجهن و لایبدین زینتهن الا ما ظهر منها و لیضربن بخمرهن‏ علی جیوبهن و لایبدین زینتهن الا لبعولتهن او آبائهن او آباء بعولتهن او ابنائهن او ابناء بعولتهن او اخوانهن او بنی اخوانهن او بنی اخواتهن او نسائهن او ما ملکت ایمانهن او التابعین غیر اولی الاربة من الرجال او الطفل الذین لم یظهروا علی عورات النساء، و لا یضربن بارجلهن لیعلم ما یخفین من زینتهن و توبوا الی الله جمیعا ایها المؤمنون لعلکم تفلحون (31)».
ای کسانی که ایمان آوردید! به خانه دیگران داخل نشوید مگر آنکه قبلا آنان را آگاه سازید. و بر اهل خانه سلام کنید. این برای شما بهتر است. باشد که پند گیرید.
اگر کسی را در خانه نیافتید داخل نشوید تا به شما اجازه داده شود. اگر گفته شد باز گردید، بازگردید که پاکیزه‏تر است برای شما. خدا بدانچه‏ انجام می‏دهید داناست.
باکی نیست که در خانه‏هائی که محل سکنا نیست و نفعی در آنجا دارید (بدون اجازه) داخل شوید. خدا آنچه را آشکار می‏کنید و آنچه را نهان‏ می‏دارید آگاه است.
به مردان مؤمن بگو دیدگان فرو خوابانند و دامنها حفظ کنند. این برای‏ شما پاکیزه‏تر است. خدا بدانچه می‏کنید آگاه است.

به زنان مؤمنه بگو دیدگان خویش فرو خوابانند و دامنهای خویش حفظ کنند و زیور خویش آشکار نکنند مگر آنچه پیدا است، سرپوشهای خویش بر گریبانها بزنند، زیور خویش آشکار نکنند مگر برای شوهران، یا پدران، یا پدر شوهران، یا پسران، یا پسر شوهران، یا برادران، یا برادر زادگان، یا خواهرزادگان‏، یا زنان، یا مملوکانشان، یا مردان طفیلی که حاجت به زن ندارند، یا کودکانی که از راز زنان آگاه نیستند (یا بر کامجوئی از زنان توانا نیستند) و پای به زمین نکوبند که زیورهای مخفیشان دانسته شود. ای گروه‏ مؤمنان همگی به سوی خداوند توبه برید، باشد که رستگار شوید.
مفاد آیه اول و دوم اینست که مؤمنین نباید سرزده و بدون اجازه به خانه‏ کسی داخل شوند. در آیه سوم مکانهای عمومی و جاهائی که برای سکونت نیست‏ از این دستور استثناء می‏گردد . سپس دو آیه دیگر مربوط به وظائف زن و مرد است در معاشرت با یکدیگر که شامل چند قسمت است:
1 - هر مسلمان، چه مرد و چه زن، باید از چشم چرانی و نظر بازی‏ اجتناب کند.
2 - مسلمان، خواه مرد یا زن، باید پاکدامن باشد و عورت خود را از دیگران بپوشد.
3 - زنان باید پوشش داشته باشند و آرایش و زیور خود را بر دیگران‏ آشکار نسازند و در صدد تحریک و جلب توجه مردان برنیایند.
4 - دو استثناء برای لزوم پوشش زن ذکر شده که یکی با جمله «و لا یبدین زینتهن الا ما ظهر منها» بیان شده است و نسبت به عموم مردان‏ است و دیگری با جمله «و لا یبدین زینتهن الا لبعولتهن الخ» ذکر شده و نداشتن پوشش را برای زن نسبت به عده خاصی تجویز می‏کند.

استیذان و فلسفه آن در اسلام
                معنای «غض بصر» در آیه 30 سوره نور
               
دلایل موافق «کشف وجه و کفین» 1
حدود و پوشش در فقه اسلامی
مسئله حجاب، صفحه 117-115
فلسفه حجاب چيست‌؟

پوشش زن در اسلام به اين معنا است که‌، زن در معاشرت با مردان بدن خود را بپوشاند و از جلوه‌ گري و خودنمايي خودداري کند. بنابراين‌؛ لزوم حجاب از سوي اسلام در حقيقت براي حفظ کرامت زن است تا مورد بهره‌برداري هوسبازان‌، قرار نگيرد. درست است که حجاب‌، در ظاهر محدوديت زن را نشان مي‌ دهد؛ اما واقع و روح مسأله‌، حکايت از محدوديت کاميابي ها به محيط خانوادگي و همسران مشروع و هم چنين سلامت جامعه و حفظ آن از لجنزار فساد است‌. به طور کلي‌؛ فلسفه حجاب از چهار جهت قابل بررسي است‌:

1ـ آرامش رواني‌: زيرا آزادي معاشرت هاي بي ‌بند و بار، هيجان ها و التهاب هاي جنسي را زياد مي ‌کند. از سوي ديگر، غريزه جنسي نيز غريزه‌اي نيرومند است که هر چه بيشتر اطاعت شود، سرکش ‌تر مي ‌شود. افزون بر اين‌، تقاضاي نامحدود، خواه ناخواه انجام نشدني است و دست نيافتن به آن ها منجر به اختلالات روحي و رواني مي ‌شود. لذا اسلام راه فساد جامعه را از سرچشمه مي ‌بندد. يعني نگاه که اولين واسطه ارتباط زن و مرد است‌، بايد کنترل شود. به مرد مي‌ گويد: «قل للمؤمنين يغضوا من ابصارهم و يحفظوا فروجهم ...»(1) به زن هم مي‌ گويد: «قل للمؤمنات يغضضن من ابصارهن‌ّ و يحفظن فروجهن‌ّ ...»(2) يعني زن و مرد نبايد چشم چراني کنند و نبايد به قصد لذت به هم نگاه کنند، و يک وظيفه خاص نيز براي زن دارد؛ و آن اين که خود را از مردان بيگانه بپوشاند.

2ـ استحکام پيوند خانواده‌: اختصاص يافتن استمتاعات و التذاذهاي جنسي به محيط خانوادگي و در کادر ازدواج مشروع‌، پيوند زن و شوهر را محکم مي ‌سازد و به هر يک از طرفين اين اعتماد را مي ‌دهد که او تنها کسي است که مورد عنايت و علاقه شريک زندگي خود قرار دارد. در حالي که در جوامع غربي و سيستم ‌هاي آزاد؛ رقيب و مزاحم‌، امنيت خاطر زوجين را از بين مي ‌برد.


3ـ استواري اجتماع‌: ارتباط حساب نشده و بي‌ بند و باري‌ ها، نيروي کار و فعاليت اجتماع را ضعيف مي ‌کند. اسلام با فعاليت هاي فرهنگي‌، اقتصادي‌، اجتماعي زن و تحصيل او مخالف نيست‌. ولي با آلوده کردن محيط کار و فساد مخالف است‌. لذا در اجتماعي که حريم بين زن و مرد رعايت نشود، رکود فعاليت هاي اجتماعي و انحطاط اخلاقي خواهد بود.

4ـ ارزش و احترام زن‌: زن از نظر عاطفي و تأثير پذيري‌، هميشه بر مرد تفوق دارد. لذا با رعايت حريم بين خود و مرد باعث حفظ ارزش و موقعيت خويش مي‌ شود. اسلام تأکيد دارد که هر اندازه زن متين ‌تر و با وقارتر باشد، احترامش افزوده مي‌ شود.
به طور كلي عوامل مؤثر علاقه مندي جوانان عبارتند از :
1 ـ شناخت مصالح رعايت حجاب وتبعات ومضرات عدم رعايت آن ، به اين صورت كه اگر مصالح ومضرات اين امر را ازحيث معرفتي خوب تبيين كنيم به آن سيستمي كه درساختار وجودي انسانها است توجه كرده ايم زيرا ما انسانها قبل ازاينكه اقدام به عملي كنيم ياازعملي خودداري كنيم درصورت ذهني خود آن عمل راتصور مي كنيم وازتصور مصالح آن عمل ، شوقي دروجود ما برانگيخته مي شود ودرانجام آن عمل ميل ورغبت پيدا مي كنيم يااگر بدانيم كه چه عوارض بدي دارد انگيزه ترك واجتناب براي ما ايجاد مي شود اين شناخت ومعرفت مصالح ومضرات يكي ازراههايي است كه مابايد ازآن استفاده كنيم به اين صورت كه تبعات داشتن حجاب خوب ومناسب وعدم رعايت آن وبازتابش رابتوانيم طوري تشريح كنيم كه به صورت واقعي براي آن مستنداتي عيني وجود داشته باشد تا فرد بتواند آن راتصديق كند.
درمورد اين عامل شهيد مطهري دركتاب مسأله حجاب مي فرمايند:
" حقيقت امر اين است كه درمسأله پوشش ـ وبه اصطلاح عصر اخير حجاب ـ سخن دراين نيست كه آيا زن خوب است پوشيده دراجتماع ظاهر شود ياعريان ؟ روح سخن اين است كه آيا زن وتمتعات مرد از زن بايد رايگان باشد ؟ آيا مرد بايد حق داشته باشد كه از هرزني درهر محفلي حداكثر تمتعات را به استثنا زنا ببرد يانه ؟
اسلام كه به روح مسائل مي نگردجواب مي دهد خير، مردان فقط درمحيط خانوادگي ودركادر قانون ازدواج وهمراه بايك سلسله تعهدات سنگين مي توانند اززنان به عنوان همسران قانوني كامجويي كنند، اما درمحيط اجتماع استفاده اززنان بيگانه ممنوع است وزنان نيز ازاينكه مردان رادرخارج ازكانون خانوادگي كامياب سازند به هرصورت وبه هرشكلي ممنوع مي باشد .
درست است كه صورت ظاهر مسأله اين است كه زن چه بكند ؟ پوشيده بيرون بيايد يا عريان ؟ يعني آنكس كه مسأله به نام او عنوان مي شود زن است واحياناً مسأله با لحن دلسوزانه اي طرح مي شود كه آيا بهتر است زن آزاد باشد يامحكوم و اسير درحجاب ؟
اما روح مسأله وباطن مطلب چيز ديگر است وآن اينكه آيا مردبايد دربهره كشي جنسي اززن ، جز از جهت زنا ، آزادي مطلق داشته باشد يا نه ؟ يعني آنكه دراين مسأله ذي نفع است مرد است نه زن ولااقل مرد اززن دراين مسأله ذي نفع تر است به قول ويل دورانت " دامن هاي كوتاه براي همه جهانيان بجز خياطان نعمتي است " پس روح مسأله ، محدوديت كاميابي ها به محيط خانوادگي وهمسران مشروع ، يا آزاد بودن كاميابي ها وكشيده شدن آنها به محيط اجتماع است . اسلام طرفدار فرضيه اول است .
از نظر اسلام محدوديت كاميابي ها ي جنسي به محيط خانوادگي وهمسران مشروع ، ازجنبه رواني به بهداشت رواني اجتماع كمك مي كند وازجنبه خانوادگي سبب تحكيم روابط افراد خانواده وبرقراري صميميت كامل بين زوجين مي گردد وازجنبه اجتماعي موجب حفظ واستيفاء نيروي كاروفعاليت اجتماع مي گردد وازنظر وضع زن دربرابر مرد، سبب مي گردد كه ارزش زن دربرابر مرد بالا رود.
فلسفه پوشش اسلامي به نظر ماچند چيز است بعضي ازآنها جنبه رواني دارد وبعضي جنبه خانه وخانوادگي وبعضي ديگر جنبه اجتماعي وبعضي مربوط است به بالا بردن احترام زن وجلوگيري ازابتذال او.
حجاب دراسلام ازيك مسأله كلي تر واساسي تري ريشه ميگيرد وآن اينست كه اسلام مي خواهد انواع التذاذهاي جنسي ، چه بصري ولمسي وچه نوع ديگر به محيط خانوادگي ودركادر ازدواج قانوني اختصاص يابد ، اجتماع منحصراً براي كاروفعاليت باشد . برخلاف سيستم غربي عصر حاضر كه كار وفعاليت رابا لذتجويي هاي جنسي به هم مي آميزد اسلام مي خواهد اين دو محيط راكاملا ازيكديگر تفكيك كند " 1

همانطور كه ملاحظه مي كنيد درعلاقه مند كردن جوانان به رعايت پوشش دريك محور به بيان مصالح ومفاسد رعايت حجاب وعدم رعايت آن پرداخته مي شود البته اين بحث خيلي گسترده است وجنبه هاي مختلفي را شامل مي شود كه دراينجا به تأثيرات آن ، درخانواده مي پردازيم .
يكي ازتأثيرات رعايت حجاب به محيط خانواده برمي گردد . خانواده به عنوان يك اجتماع كوچك ازاين عامل بسيار متأثر مي شود به عنوان مثال يك خانم وقتي باپوشش مناسب دراجتماع ظاهر مي شود رعايت اين امر موجب آرامش رواني خودش وخانواده اش مي گردد اما اگر خداي نكرده خلاف اين امر باشد يعني زن باعدم رعايت پوشش درجامعه ظاهر شود اين تصور را براي مرد ايجاد مي كند كه براي غير، زينت كرده و براي غير ، خودش را عرضه مي كند يا اگر زن نسبت به شوهرش احساس كند كه او بدنبال ديگراننكته اي كه دراينجا وجود دارد اين است كه تبعات اين مسأله خيلي مهم است كه اين تبعات عبارتند از:

1 ـ اين حس هرچقدر تحريك شود و به آن دامن زده شود هميشه قابل امتداد است يعني به هرحال مرد مي بيند دراجتماع به هر مرتبه اي كه بوالهوسي وشهوتراني اش را ادامه دهد حدوپاياني ندارد لذا آرامش دروني خود را ازدست مي دهد واين ازهمه تبعات مهم تر است .
2 ـ آرامش رواني همسرش ازبين مي رود.
3 ـ اين مسأله تبعاتي نيز نسبت به فرزنداني كه دراين خانواده تربيت مي شوند دارد وقتي مرد وزن هردو خودشان رابراي غير زينت كردند ودرجامعه بدنبال غير بودند واعتنايي نسبت به هم نداشتند يكديگر رانمي توانند تحمل كنند وبراي هم آزار دهنده مي شوند واين بخاطر اين است كه درجامعه نمونه هاي مناسب تر با امتيازات عالي تر مي بينند اينها همه اثرات بي تقوايي دررعايت پوشش وچشم چراني است كه آرامش روحي را به هم مي زند واين عوارض را ايجاد مي كند واگر درخانواده فرزنداني هم باشند نزاع پدرومادر لطمه زيادي به آنها وارد مي كند.
4 ـ ازتبعات ديگر اين مسأله تبهكاري ، جنايت وكشتار است زيرا بسياري ازآمارهاي مربوط به تبهكاري ، جنايت وكشتارها به اين محركهاي قوي برمي گردد كه افراد رااز ماندن درحدود قانوني وشرعي خود خارج مي كند وعامل ايجا د جرم وجنايت مي شود خلاصه ابعاد مسأله خيلي گسترده است . به طور كلي باعدم رعايت اين مسأله ازيك جهت اجتماع ازكامروايي وكامجويي سالم نمي ماند وازجهت ديگر خود انسانها دچار آشوب وبحران مي شود به طوري كه معنويت وراه هدايت دراين آشفتگي وبحران روحي براي آنها قابل درك نيست وفلسفه زندگي ، راه هدايت وسلوك ، تعاليم انبياء وتعليم وتربيتها همه اينها نقض غرض مي شود يعني كلاً معطل باقي مي ماند وقابليت جزم نسبت به اين مسائل ازبين مي رود .
2 ـ عكس العمل اجتماع ومحيط درمورد مسأله حجاب ، اگر علاقه مندي درجوانها نسبت به اين مسأله بخواهد زياد شود غير ازتبيين خوب بازتاب رعايت حجاب ويا مضرات عدم رعايتش بايد به عامل اجتماع هم اشاره كنيم چگونگي برخورد جامعه عاملي است كه مي تواند درعلاقه مندي يا عدم علاقه مندي جوانان ا ثر بگذارد به عنوان مثال اگر خانمي باپوشش مناسب درمحيط دانشگاه يا اداره يا جاهاي مختلف ببينند كه به جهت داشتن حجاب مورد تحقير قرار مي گيرد ونسبت به او بي اعتنايي مي شود وبرخوردهاي منفي با او صورت مي گيرد اينها مي تواند موجب بي علاقگي اين فرد به حجاب شود.
دراين زمينه استاد يوسف غلامي دركتاب مبلغان وپديده كم حجابي مي فرمايند: " دراين مرحله ضروري ترين طرح جلب اعتماد بانوان است هرگاه آنان مطمئن شوند كه جامعه ارزشهاي معنوي ايشان را مي شناسد وبه آن ارج مي نهد شتابزده براي اثبات آن ارزشها به جلوه نمايي رو نمي كنند . " 2
براي ايجاد علاقه مندي بايد سعي كنيم كه جامعه خود را از اين نظر متناسب وهماهنگ با ايجاد اين علاقه درجوانان قرار دهيم به اين صورت كه ، مراكز آموزشي ومحلهايي كه جوانها بيشتر درآنجا حضور دارند نسبت به پديده حجاب وپوشش استقبال وديده احترام3ـ عامل سوم كه بسيار مهم است تربيت هاي خانوادگي است گاهي اوقات مي بينيد كه درخانواده اي پدر ومادر اهتمام جدي دارند به اينكه فرزندانشان افرادي قانونمند باشند يعني درك كنند كه درمحيط كوچك خانواده هم قوانيني حاكم است از جمله : رعايت حقوق ديگران ، تقسيم كار ، انجام مسئولتها ووظايف و . . . .



هیچ نظری موجود نیست: